روزی مرد فقیری از حکیم دانایی پرسید: "چرا من اینقدر فقیر هستم؟"
دانا پاسخ داد: چون که تو یاد نگرفته ای بخشش کنی.
مرد پاسخ داد: من چیزی ندارم که بتوانم از آن بخشش کنم.
او پاسخ داد: چرا! چیزهای ارزشمندی داری؛
یک صورت که می توانی لبخند بر آن داشته باشی
یک دهان که می توانی از خوبی های دیگران تمجید کنی
و یک قلب که می توانی به روی دیگران بگشایی